الهام

سر و ته این حرف ها را که بزنم،
باز هم
تویی
که در سرم
تهِ حرف ها را می زنی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۸
elham gholami

عاشقم.....
اهل همین کوچه ی بن بست کـناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۷
elham gholami

انگار خدا
در صدایت
کدئین
تزریق کرده...
با من ک حرف میزنی..،
دردهایم،تسکین میابند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۳
elham gholami

تو را من چشم در راهم شباهنگام 

که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

وز ان دل خستگانت راست اندوهی فراهم

تو را من چشم در راهم 

شباهنگام در ان دم که برجا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در ان نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یاد اوری یا نه من از یادت نمی کاهم 

تو را من چشم در راهم...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۶
elham gholami
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریاست؟
نوری از روزنه فرداهاست؟
یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۱۴
elham gholami

دور خواهم شد از این خاک غریب

که در آن هیچ کسی نیست

که در بیشه ی عشق

قهرمانان را بیدار کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۴۲
elham gholami

هیچ کس با من نیست

مانده ام تا به چه اندیشه کنم

مانده ام در قفس تنهایی

در قفس می خوانم

چه غریبانه شبی است

شب تنهایی من . . .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۲۱
elham gholami

بهترین چیز
رسیدن به نگاهی است
که از حادثه ی عشق تر است . . .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۲۰
elham gholami

دنگ... دنگ...

لحظه ها می گذرد.

آنچه بگذشت، نمی آید باز.

قصه ای هست که هرگز دیگر

نتواند شد آغاز...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۱۸
elham gholami

هستند کسانی که از هزاران حرف شما

هیچ یک را نمی فهمند

و هستند کسانی که بدون انکه کلمه ای بگویید

شما را درک خواهند کرد

قدر این ادم هارا بدانید و دوستشان بدارید

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۴۶
elham gholami